نوشته شده توسط : امین پارسیان

 

کاش همان کراوات بود هنوز و هرکسی هر کاری می خواست بکند با کراوات می کرد
 نه با پیراهن یقه آخوندی! 
 
سالهاست جماعتی ریاکار و متظاهر قاعده بازی را فهمیده اند و قلق ما را شناخته اند ، یکبار خودشان را در صف اول نماز جماعت جا می کنند و دوبار هم چهارصد ، پانصد هزار تومان به عنوان وجوهات می دهند و سه بار در باره مستحبات قبل و بعد از نماز شب سؤال شرعی می پرسند و سر ما آخوندهای ساده را کلاه می گذارند به بزرگی شکم های سیری ناپذیرشان ! آن وقت زیر پوشش دینداری و خدادوستی هر کاری که فکرش را هم نمی کنی انجام می دهند. 
 
بدنامی اش مال جماعت آخوندی که غالبا روحشان هم از این اتفاقات خبر ندارد و گرفتار صدهزار تومان پول هستند ولی همان جماعت دروغگوی ریاکار به اسم شان حقوق ها و پاداش های میلیاردی گرفته اند و اختلاس های کلان کرده اند و به غارت بیت المال مشغول شده اند !
 
همه اش هم تقصیر ما آخوندهاست که از همه دنیا همین یک پیراهن بی یقه را داشتیم و آن را هم به دیپلمات ها دادیم و هم به مدیران دولتی و هم به تاجرهای بین المللی ! کاش کراوات می زدند و هر کار می خواستند می کردند! مشکل از جایی شروع شد که به خاطر حذف کراوات پیراهن های خودشان را گذاشتند کنار و پیراهن ما آخوندها را پوشیدند ! کاش همان کراوات بود هنوز و هرکسی هر کاری می خواست بکند با کراوات می کرد نه با پیراهن یقه آخوندی !
محمدرضا زائری

 



:: برچسب‌ها: کاش همان کراوات بود هنوز ,
:: بازدید از این مطلب : 875
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 14 مرداد 1395 | نظرات ()

صفحه قبل 1 صفحه بعد